ماه رمضان، شروع «َحّوِل حال» ست
روی دل ما ، تبسمی از بال ست
همبال فرشتهها شدن آسان ست
در ماه خدا، که سیب شیطان کال ست
***
آمد رمضان و روزه داری کردیم
رودی ز دعا، به سینه جاری کردیم
لبهای عطش تبار خود را با شوق
با شبنم عشق ، آبیاری کردیم
***
آمد رمضان و از «بدن» کوچیدیم
با نام خدا، ز کوی «من» کوچیدیم
در کوثر عشق او طهارت کردیم
از دام گناه اهرمن کوچیدیم
***
حال دل خویش را کمی بهتر کن
ماه رمضان ، به نان و خرما سر کن
با غربت سفرههای خالی بنشین
افطار و سحر، به شیوه حیدر کن
****
آمد رمضان و دست بابا خالیست
از شادی روزه ، قلب سارا خالیست
شرم ست نصیب سفره ی ما ، زیرا
افطار و سحر ، ز نان و خرما خالیست !
****
ماه رمضان و سفرههای رنگین
هفتاد مُدل غذای چرب و شیرین
تن پروری و شکم چرانی ، عشقست
ما را چه به کار سفره های مسکین ؟!
***
ماه رمضان و تن چرانی عشقست
از باغ وجود ، باغبانی عشقست
شیپور اذان و سفره ی آماده
از خوان شکم عقب نمانی ... ؟ عشقست
***
ماه رمضان و رخوت و خمیازه
بر خوان شکم ، حضور بی اندازه
هنگام سحر ، ز فرط ِخوردن ، مُردن
تبریک عزیز ! این شروع تازه !
****
آمد رمضان و حال خوبی دارم
سرسبزم و اعتدال خوبی دارم
پرواز ، پرنده ، بال و پر ، آزادی ...
من مطمئنم ، خیال خوبی دارم
****
ماه رمضان ، فروغ یک آغاز ست
در آبی آسمان ، پر پروازست
درهای زمین به روی شیطان بسته ست
درهای بهشت ، باز باز باز است
رضا اسماعیلی
برچسب ها : شعر و ادبیات ,